شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۸، ۰۷:۳۳ ب.ظ
لطفاً گوسفند نباشید!
رابرت کیوساکی در کتاب خود مثال جالبی از آموزش و پرورش میزند ؛ او میگوید شما فرض کنید که سیبی جلویتان بگذارند و به شما به اجبار بگویند که باید این سیب را بخورید ، در صورتی که نه شما سیب دوست دارید و نه آن سیب برای شما خاصیتی دارد. سپس که آن سیب را خوردید ؛ میگوید باید دست بر دهان کنید و آن سیب را بالا بیاورید ؛ شما هم میمانید که چرا آن سیب را که با آن همه مصیبت خوردم؛ حالا باید بالا بیاورم. ولی در جواب میگویند ما باید بفهمیم که تو چه قدر سیب خوردهای ؛ بعد که سیب را بالا آوردی اگر زیاد و خوب بالاآوردی نمره بیست میدهند و میگویند که آفرین و اگر کم بالاآوردی باید دوباره بخوری . در صورتی که این سیب نه خاصیتی برای شما جذب میکند و نه از روی علاقه این کار را میکنید. و تو همچنان مبهوت میمانی که این چه سیستم سنجشی است . حال اگر به جای آن سیب ؛ مطالب آموزشی درسی مان را بگذارید میفهمید که نظام آموزشی درسی ما چگونه است! با تنبیه شما را مجبور میکند که مطالبی را از درس حفظ کنید؛ در صورتی که این مطالب در زندگی تقریبا هیچ کمکی به شما نمیکند ؛ پس از حفظ کردن آن با هزار مشقت(کتاب آموزش، کلاس آموزشی ، شهریه مدرسه......) میگوید حالا این مطالب را بر روی کاغذ بنویس تا من مطمئن شوم که تو حفظ کردهای و دروغ نمیگویی . پس از نوشتن آن روی کاغذ و بعد از اینکه مطمئن شد که تو مطالب را به خوبی حفظ کردی یک بیست به تو میدهد و تو خوش حال ، فارغ التحصیل میشوی و بعد از چند سال همه آنها یادت میرود زیرا برای تو کاربردی نداشته و تمام پول و وقت و ذهنت به هدر رفته. آموزش و پرورش ما بیشتر ازینکه ، آموزش و یادگیری باشد؛ آزمون حافظه است و میخواهد حافظه شما را در دوازده سال بسنجد و چه قدر مطلب در ذهنتان میماند!!!
علاوه بر مطلب بالا در قانون اساسی جمهوری اسلامیایران دو اصل یعنی اصل 3 و اصل 30 قانون اساسی وجود دارد که دولت را ملزم کرده که آموزش و پرورش رایگان در دسترس عموم باشد ، یعنی به طور مساوی دولت به همه دانش آموزان سرویس بدهد؛ ولی وقتی در مدرسه غیر دولتی سالیانه چهل میلیون شهریه میگیرند و دانش آموزان را فرانسه و برزیل میبرند، برای هر دانش آموز یک اسب اجاره میکنند، در هفته ، دوبار دانش آموزان را اردو میبرند ، بهترین مدرّسان کنکور به دانش آموزان درس میدهند و............... در واقع دارد به ما دانش آموزان این را القا میکند که هر کس پول بیشتری داشته باشه بهترین معلم را دارد ، بهترین امکانات را دارد، بهترین رتبه کنکور را دارد و در نهایت بهترین رشته دانشگاه و بهترین شغل در آینده و اگر کسی صرفا پدر پواداری نداشت نباید درس بخواند چون که درس خواندن برای پولداران است نه بی پولها!!!!
در سال پیش طبق مصوبه آموزش و پرورش 90 درصد مدارس دولتی شهر تهران هیئت امنایی شد صرفاً به این دلیل که پول بیشتری از دانش آموزان بگیرند ، یعنی کلاً اعتقادی به آموزش و پرورش رایگان ندارند و علناً دو اصل قانون اساسی را نقض میکنند.
پارسال آموزش و پرورش اعلام کرد که مدارس دولتی ده هزار میلیارد تومان شهریه گرفتند یعنی دو برابر بودجه کل آموزش عالی این حرف با آموزش و پرورش رایگان چه تناسبی دارد.
آقای محسن حاجیمیرزایی؛ وزیر آموزشوپرورش در نشست خبری با رسانهها خبر داد که بودجه پیشنهادی این وزارتخانه برای سال 99، 73 هزار میلیارد تومان است اما دولت رقم 54 هزار میلیارد تومان را در نظر گرفته است یعنی 20 هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارند.
دولت هر وقت کسری بودجه داره از آموزش و پرورش تامین میکنه این در حالی است که بودجه نهاد ریاست جمهوری 124 درصد افزایش یافته و از 12 میلیارد تومان به 300 میلیارد تومان افزایش داشته.
همچنین طبق گفته دولت، بودجه آموزش و پرورش 50 هزار میلیارد است که طبق گفته معاون پشتیبانی و توسعه وزارت آموزش و پرورش؛ 94 در صد از کل بودجه آموزش و پرورش صرف حقوق و دستمزد میشود و هزینه سرانه دولت برای هر دانش آموزش 25 هزار تومان است!!!
یعنی اندازه پول توجیبی یک هفته خود دانش آموز هم دولت هزینه نمیکنه و از آن طرف طبق گفته رئیس کل زندانهای ایلام هزینه یک روز زندانی 120 هزار تومان است که در سال 54 میلیون میشود ، دولت برای یک زندانی که در آینده کشور هیچ نقشی ندارد 54 میلیون هزینه میکند و برای یک دانش آموز که آینده مملکت را میسازد 25 هزار تومان، این اگر ذبح عدالت نیست پس چیست!!
طبق آمار نفرات برتر کنکور 73 درصد از سمپاد و 14 درصد از غیرانتفاعی و 13 درصد از نمونه دولتی هستند و از این میان سهم مدارس دولتی صفر است، یعنی هر کسی که پول بیشتری داشته باشد رتبه کنکور بهتری دارد و مدارس دولتی که برای قشر ضعیف جامعه هستند عملاً هیچ درصدی در این میان ندارد و این یعنی یک فاجعه !!
در کشور ما 23 نوع مدرسه وجود دارد و این خود یک نوع رکورد است زیرا کشورهای پیشرفته مثل آمریکا فقط یک نوع مدرسه دارد و آن هم دولتی است، زیرا عقیده دارند که با تفکیک دانش آموزان بهتر ؛ امیدی برای درس خواندن دانش آموزان عادی نمیماند و و باعث منزوی شدن دانش آموزان میشود و به پیشرفت کشور ضربه میزند، چون بسیاری از دانش آموزان با استعداد در همین مدارس عادی هستند، ولی دولت ما هیچ توجهی به این معضلات نمیکند!
سرانه هزینه دولت برای یک معلم در ایران زیر هزار دلار است این در صورتی است که در ترکیه ١٠٣٠٠دلار
–
آفریقای جنوبی ٧٢٧۴ دلار- امارات ۵٧
هزار
دلار- ژاپن ۴٢
هزار
دلار- سوئد ۴٩
هزار
دلار -کره جنوبی ٢٠٧٠٠ دلار- مالزی ٨۴٠٠ دلار و
هند
١٣٧١ دلار است ؛ همچنین سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملی ایران حدود ۲ تا ۳ درصد؛ ترکیه ۴.۴ درصد؛ عربستان صعودی ۵.۶ درصد؛ افغانستان ۳.۱ درصد؛ دانمارک ۸.۷ درصد؛ سوئد ۷.۷ درصد است و میانگین هزینه دولت برای هر دانش آموزان در امریکا 5 هزار دلار ، سوئد 9 هزار دلار ، سوئیس 12 هزار دلار در صورتی که ایران در این میان 25 هزار تومان است و این یعنی فاجعهای وصف ناپذیر ولی جالبتر آنکه با این حال باز آموزش و پرورش ما طلبکارانه میگوید که زیاد هزینه میکنیم.
کاش فرزندان مسئولین ما هم در ایران درس میخواندند تا کمیاز مشکلات ما آگاه بودند ؛ آقای رئیس جمهوری کمیبه ما هم توجه کن.
رهبری در مورد مدارس غیر دولتی (سال 66)میگوید:
«ما به
ھ
یچ وجه طرفدار این نیستیم که کسانی بیایند فقط به صرف اینکه پولدارند، یک مدرسه تشکیل بد
ه
د، خودشان اداره کنند، خودشان سیاست گذاری کنند، به
ھ
یچ وجه ما این را تأییدنمیکنیم. اگر بنا شد به آموزش و پرورش به عنوان دکان، به چشم یک وسیله سودبخش و سودده نگاه بشود، یقیناً فسادآمیز و فسادانگیز خواهد بود. محیط آموزش و پرورش را فاسد میکند، ارزش و اعتبار علم را از بین میبرد» (12/2/1366)
جالب تر آنکه در لایحه مدارس غیردولتی سال 95 ، مطالب جالبی آمده از جمله اینکه در تبصره یک این لایحه آمده که هزینه مجوز تائسیس مدارس غیر دولتی دویست هزار تومان است که به حساب دولت واریز میشود، همچنین در ماده 10 آمده بانکها موظفند تا 50 درصد کل هزینه مدارس غیر دولتی را وام بدون ربا بدهند!!!! همچنین در ماده 13 دولت موظف است تا 50 درصد از سرانه هزینه یک دانش آموز را در مدارس غیردولتی بدهد و همچنین در ماده 19 آمده که مدارس غیر دولتی از هر گونه عوارض و مالیات معاف هستند و در ماده14 آمده مدارس غیر دولتی میتوانند از سازمانها و نهادهای حکومتی و وزارت آموزش و پرورش و همچنین از موسسات خیریه پول بگیرد و هزینه مدرسه کند!!
یعنی بهترین کاسبی همین مدرسه ساختن است که از مالیات و عوارض معافی هستی جالب آنکه به تولیدیها ورشکسته وام بدون ربا نمیدهند ولی به شما میدهند، 50 درصد سرانه هزینه دانش آموز هم میتوانی از دولت بگیری ، کل هزینه برای مجوز گرفتن هم دویست هزار تومان است که از یک ساندویچی ارزان تر است، بعد از تائسیس مدرسه هم هر کاری دوست داشتی میتوانی انجام بدی.
یعنی برای مدارس دولتی که قشر ضعیف جامعه هستن هیچ یک از این تسهیلات وجود ندارد ولی برای مدارس غیر انتفاعی که قشرپولدار هستند تسهیلات ویژهای میدهند و این یعنی ذبح عدالت در آموزش و پرورش.
محمدرضا صادقی نیا
لطفا نظر دهید و اشتراک گزارید.